متن و اهنگ عاشقانه عاشقانه ها |
|||||||||||||||||
![]() دیگر هیچ کس مرا نمی خواند دیگر صدای آرام او نمی آید دیگر در سکوت لحظه ها و در انبوه سایه ها سایه ی عشق به من لبخند نمی زند آه ... آه ، بر این قلب افسرده و رنج دیده چگونه شد سرنوشتم در بازی زندگی کسالت آور ؟؟؟!!! در لحظه های نا معلوم در ثانیه های مشکوکی که قابل اعتماد نیستند و هر آن به ما دروغ می گویند و آرامش را در چشم بر هم زدنی ،طوفانی خشمگین می سازد من خسته ام خسته از این سرنوشت شاید اینگونه بودن من هم دروغی باشد از دروغ های ثانیه ها چه دلگیرم و چه تنها کجاست سایه ی عشقم ؟ که روح بی جان مرا جلا بخشد کجاست دستی که با گرمایش وجود یخ زده ی مرا التیام دهد ؟ مرا رها کنید رها کنید از این بیهودگی و نا امیدی مرا رها کنید ، از این همه تنهایی ... دل نوشته ای از سپیده خواهر مهربونم
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]()
|
|||||||||||||||||
![]() |